نوشتهای از #اسکار_وایلد
وقتی نرگس مرد، گلهای باغ همه ماتم گرفتند و از جویبار خواهش کردند، که برای گریستن به آنها چند قطره آب وام دهد.
جویبار آهی کشید و گفت:
به اندازهای نرگس را دوست میداشتم که اگر تمام آبهای من به اشک مبدل شود و آن را بر #مرگ نرگس بپاشم، باز کم است. گلها گفتند: راست میگویی، …